گروه های جهادی نذر سیب کرده اند؛ این قسمت گروه جهادی شهدای رحمت آباد
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی بسیج سازندگی استان یزد حضور اعجابانگیز مردم و گروههای جهادی در مقابله با ویروس منحوس کرونا از نقطههای عطف عصر حاضر و در پایان قرن 14 شمسی است که هرگونه سعی و تلاشی هم برای مانا کردن این جهاد کافی نیست.
گروههای جهادی استان یزد از پیشروترین گروههایی بودند که با شیوع افسارگسیخته ویروس کرونا پای در عرصه جهاد نهادند و به کمک مردم شتافتند.
گروه جهادی شهدای رحمتآباد از جمله بزرگترین و پرتلاشترین گروههای جهادی سطح استان یکی از همین گروههای پیشرو در مقابله با ویروس منحوس بوده است.
گروه جهادی شهدای رحمتآباد با احساس نیاز به سمپاشی معابر و پیادهراههای شهر و مناطق پر رفت و آمد اقدام به حضور در این عرصه کردند که علاوه بر استقبال دستگاههای دولتی و مردمی از این اقدام، الگویی برای شروع فعالیت مابقی گروههای جهادی در عرصه کرونا شدند.
آوازه این گروه زمانی بیش از پیش گسترش پیدا میکند که با هدف بهبود نسبی تغذیه بیماران کرونایی دو بیمارستان شهید صدوقی و شهدای کارگر (تامین اجتماعی) و همچنین تقویت روحیه بیماران و کادر پزشکی و پرستاری، اقدام به توزیع آبمیوه نذری در این دو بیمارستان میکنند. این اقدام هم از لحاظ کمی در مقیاسی بزرگ نسبت به توان گروه رخ داده و هم باعث گشته موجی از نشاط و شادابی و روح همدلی در فضای استان و همچنین این دو بیمارستان به عنوان بزرگترین مراکز درمانی کرونای شهر یزد ایجاد شود.
در گفتگوی خبرنگار پایگاه اطلاعرسانی بسیج سازندگی استان یزد با رضا حاجی ابراهیمی مسئول گروه جهادی شهدای رحمتآباد، با اهم فعالیتهای این گروه بیشتر آشنا میشویم.
- جناب آقای حاجی ابراهیمی سلام، از اینکه وقت گرانبهایتان را در اختیار ما گذاشتید متشکرم. ما برای معرفی فعالیتهای گروه جهادی شما به ویژه در ایام کرونا به مردم مصدع شدهایم. در ابتدا خودتان را معرفی بفرمایید تا سراغ سوالها برویم.
به نام خدا. من رضا حاجی ابراهیمی متولد 1375 با مدرک دیپلم و مسئول گروه جهادی شهدای رحمت آّباد یزد هستم.
- از زمان شروع فعالیت گروه جهادی و بهانه تشکیل برایمان بگویید.
در حدود سالهای 93 و 94 به علت افزایش تراکم کاری پایگاه محله به نام پایگاه شهید هاشمینژاد بسیاری از کارهای عملیاتی به من سپرده میشد. تا اینکه پایگاه تصمیم گرفت گروه جهادی خودش را راه بیندازد. با نظر فرمانده پایگاه و به علت تجارب بنده در اقدامات عملیاتی و همچنین محور اصلی گروه جهادی پایگاه که عمرانی شناخته شد، مسئولیت تشکیل و سازماندهی گروه به من سپرده شد که تا الان در خدمت بچهها هستم.
- از انگیزهتان بفرمایید. از اینکه چه شد مسئولیت را قبول کردید و تا الان ادامه دادید. فکر میکنم سن شما هنگام پذیرش این مسئولیت حدود 18 سال بوده؟
بله در همین حدود سنی بودم. البته فعالیت زیاد ما در آن زمان به علت شور و نشاط جوانی باعث شد برای این کار انتخاب شویم که الحمد لله رب العالمین تا هم اکنون هم این شور و نشاط ادامه دارد و برای خدمتگزاری به مردم محروم آماده خدمت هستیم. اساس انگیزه ما برای ماندن در این راه همین خدمت به محرومین است. اینکه یک محروم را ناتوان از تامین معیشت زندگی یا معسر از اداره زندگی میبینیم بسیار آزرده میشویم. نه تنها من بلکه همه اعضای گروه و حتی آنها بیشتر از من از این دیدن این تصاویر ناراحت میشوند. و وقتی تلاشی انجام میدهیم برای رفع مشکلی از مشکلات محرومین چنان انرژی به ما منتقل میشود که تا روزها موتور محرکی برای ماندن در این مسیر ایجاد میگردد. خوب این بده و بستان روحانی وقتی ادامه داشته باشد نتیجه میشود ماندگاری و ماندن.
- قبل از آن شنیده بودم مشغول سمپاشی و گندزدایی محلات و معابر بودید.
بله. وقتی کرونا شروع شد و سخنرانی حضرت آقا در همان اوایل بیماری پخش شد پایگاه ما بلافاصله تشکیل جلسه داد برای اینکه ببینیم چکار میتوانیم بکنیم. پس از بحث و جدل به این نتیجه رسیدیم که تا کرونا از دست خارج نشده معابر و محلهای پررفت آمد را گندزدایی کنیم. تقریبا اولین گروههایی بودیم که این کار را شروع کردیم. شاید هم اولین گروه. خلاصه با ابزاری که داشتیم و توان مالی که بود مواد اولیه خریداری کردیم و دست به کار شدیم. خبر که به گوش استانداری و آتشنشانی رسید از کارمان خوششان آمد و جهت گسترش کار ابزاری را در اختیارمان گذاشتند. از قبیل پمپ و مادههای ضدعفونی کننده و... . هفته پیش هم که آقا سخنرانی کردند و دستور دادند گروههای جهادی مجددا وارد گود شوند، ما دوباره گندزدایی را از سر گرفتیم و به صورت نوبتی و شبانه به گندزدایی میرویم.
- از اقدام تحسین برانگیزتان در توزیع آبمیوه در بیمارستان شهید صدوقی بفرمایید.
این هم از هفته پیش و پس از سخنرانی حضرت آقا شروع شد. فرمانده پایگاه شهید هاشمینژاد جناب آقای دشتی که گروه ما زیر مجموعه همین پایگاه است پیشنهاد دادند در زمینه تغذیه هم باید وارد شویم و نباید کارمان را در حوزه بهداشتی خلاصه کنیم. با پرس و جویی که کردیم فهمیدیم سیب بهترین میوه برای مقابله با کرونا است. از شنبه تا امروز روزی در حدود 400 تا 500 کیلو و شاید هم بیشتر سیب میخریم. عصرها بچهها زحمت میکشند آبِ میوهها را میگیرند و در بستههای 300 سی سی میریزند و بلافاصله در بیمارستانهای شهید صدوقی(ره) و تامین اجتماعی توزیع میکنند. گمان کنم حدود 400 تا 500 بسته 300 سی سی هم بشود که توزیع میکنیم. هزینه همه این اقدامات هم مردم خَیِر میدهند. فرمانده ما اخلاقی دارد که اول میخَرد و بعد به فکر پول میافتد. خدارا شکر تا الان هم به مشکل بزرگی برنخوردیم.
- از دیگر اقداماتتان در دوران کرونا بگویید.
سمپاشی و گندزدایی را که گفتم. در حوزه کمکهای مومنانه، محله ما پیشرو بود. همان اوایل بیشتر مساجد محله به صورت مستقل اقدام به توزیع نذریهای مواسات کرده بودند ولی بعدا تصمیم بر این شد همگی تجمیع شود. برای این کار مرکزی تاسیس شد به نام مرکز "ولایت فقیه و شهدای رحمت آباد" که زیر نظر کمیته امداد است اما از طرف مردم تامین مالی میشود. در زمینههای آزادی زندان و کمک به بیماران معسر کرونایی و تامین لوازم خانه و ازدواج و... هم فعالیت میکند. فکر کنم از همین مرکز بود که اولین رزمایش مواسات استان گرفته شد. ضمنا ما صندوق قرض الحسنهای هم داریم که 73 نفر عضو دارد و ماهی 10 هزار تومن حق عضویت میدهند. از این صندوق هم تا حالا 20 نفر وام 500 هزار تومانی گرفتهاند که در سال جدید به سقف یک میلیون تومان خواهد رسید.
- حتما در تولید و توزیع ماسک و مایعهای ضدعفونی کننده هم اقدامی داشته اید.
حتما. در اوایل که کارگاههای خانگی دوخت ماسک را راه انداختیم. الان هم با موج دوم کرونا مجددا راه انداختیم. میتوانم بگویم بیش از 10 هزار ماسک تولید و توزیع کردیم. در زمینه توزیع مایع ضد عفونی کننده هم میتوانم آماری در حدود پنج هزار بسته را بدهم.
- اگر اجازه دهید برگردیم قبل از کرونا و اینکه اقدامات کلی شما در حوزه جهادی در چه زمینههایی است.
بیشتر عمرانی. البته فرهنگی هم انجام میدهیم اما فعلا به اندازهای نیرو برای این کار نداریم. گرچه امکانات به اندازه کافی وجود دارد و من اینجا از تمامی افرادی که در زمینههای آموزشی و فرهنگی دستی بر آتش دارند دعوت به همکاری میکنم. اما محور اصلی کاری ما مسائل عمرانی و مشکلات و معضلات عمرانی محرومین است. پارسال در زمان سیل لرستان همه گروه را لرستان بردیم و اقدام به ساخت و تکمیل مدرسه و خانههای نیمهساز کردیم. هفته پیش بخش آسفیچِ بهاباد بودیم که قرار است همین هفته برویم. به طور کلی هرگونه پروژهای که به ما اعلام شود و نیاز باشد حاضر به انجام هستیم. قبل از کار مکان را بازدید میکنیم وقتی از صحت عُسر مطمئن شدیم تا کار را تمام نکنیم از پروژه بیرون نمیآییم. در حوزه عمرانی هم گرایش خاصی نداریم. از صفر تا صد هرچه باشد انجام میدهیم حتی اگر خانوادههایی در تامین وسایل اساسی زندگی که ربطی به حوزه عمرانی هم ندارد مشکل داشته باشند ما وارد میشویم و تا جایی که زورمان برسد در حل آنها تلاش میکنیم. اخیرا هم قصد همکاری با کمیته امداد جهت ساخت 14 خانه محروم را داریم که ان شاالله به ثمر خواهد نشست.
- من میدانم اگر فرصت بود و میخواستیم از اقدامات شما حرف بزنیم بسیار جا داشت و مطمئنا خیلی از فعالیتهای شما قبل و حین کرونا گفته نشد ولی از چشمانداز گروهتان به ویژه در حوزه اقتصادی بفرمایید.
گروه ما با همکاری افراد و سازمانها تلاش کرد کارگاه قالیبافی تاسیس کند که خدارا شکر به ثمر نشست و شنیدم حدود 200 نفر آماده پذیرش نیرو است. به نظر میرسد تصمیم گروه بر این باشد گارگاه کوچکتری در حد وسع گروه با همین کاربری یعنی قالیبافی تشکیل دهیم تا هم درآمدی برای گروه باشد و هم به تامین معیشت اعضای گروه کمک کند. در زمینه آشپزخانه هم فکرهایی داریم که باید ببینیم زمینی که قول دادند در اختیارمان میگذارند یا خیر. به هرحال هرچه خدا خواست.
- احسنت. امیدوارم خدا کمک کند و برنامههای گروهتان که برای استان مفید فایده بوده به ثمر بنشیند و موجب گسترش گروه و الگوگیری گروههای دیگر شود. متشکرم از وقتی که در اختیار من گذاشتید
افزودن دیدگاه جدید